کد مطلب:43928 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:7

گنجینه پرسمان » خانواده و زندگي

جواني 25 ساله ام در حال اتمام دكتراي حرفه اي خود هستم دو سال پيش با دختري آشنا شدم و عاشق او شدم ولي به خاطر مخالفت برادرش دو سال مجبورم صبر كنم ولي الآن از وجودم تقريبا چيزي باقي نمانده است نسبت به او وفادار مانده ام او هم خواهان من است اخيرا دختري 17 ساله بدون اينكه من او را ببينم عاشق من شده است و تلفني به من ابراز محبت زيادي مي كند و واضح به من مي گويد تو را انتخاب كرده ام خيلي هم سهل الوصول است با توجه به اين كه مسئله ازدواج مرا حل كرده است و از طرفي هم نمي خواهم اين دختر خانم به دام كسي ديگر بيفتد لطفا مرا راهنمايي فرماييد كه چگونه ايشان را به دامان پدر و مادرش برگردانم ؟

اگر شما برنامه مشخص شده اي براي زندگي آينده خود داريد، مثل برنامه تحصيلات و شغل و فعاليت و برنامه زندگي مشترك و اهداف آن براي شما مشخص شده است و نيز ملاكهايي براي ازدواج داريد پس لازم است دنبال رسيدن به اهداف خود باشيد و از آنچه كه شما را از مسير اهداف والا و مقدس ازدواج و نهايتا تربيت فرزندان سالم دور مي كند پرهيز نمائيد.
پايه هاي يك زندگي سالم و پاك، اكنون و در همين سني كه هستيد و قبل از ازدواج ريخته مي شود. پس سعي كنيد پله هاي ترقي و خلــوص و صــداقت در زندگي را يـكي يـكي و با موفقـيت بالا برويد. اگر دختر خانمي را ديده ايد و پسنديده ايد و او هم شما را مي خواهد بگذاريد پيوند مقدس ازدواج پاك و مطهر صورت گيرد و شما از اين پيوند در آينده نه شرمنده باشيد و نه تحميلي باشد.
براي شما كه در تحصيلات عاليه هستيد يك دختر 17 ساله كه ممكن است ديپلم هم نداشته باشد و هيچ شناختي را از ايشان نداريد مناسب به نظر نمي رسد چون پايه يك ازدواج مقدس فقط عشق نيست. بلكه شناخت و معرفت درست و پاك و خلوص و صدافت و اخلاق خوب است و هم كفه بودن و هم رتبه بودن.
پس تحت تأثير احساسات خود قرار نگيريد و آن خانم را از زندگي خود خارج كرده و حتي اگر ازدواج با دختر مورد علاقه تان صورت نگرفت نيز سعي كنيد نيت و رفتار پاك داشته باشيد و نگذاريد هر فردي بدون شناخت وارد زندگي شما شود وبا عدم پاسخگويي به خواشته خيلي از دختران مي توانيد صفاء و اخلاص و پاكي خود را حفظ نمائيد.
ـ اگر شما به دختري علاقه مند هستيد و شرايط همسري شما را دارد اقدام كنيد.
ـ علت مخالفت برادر دختر را اعلام نكرديد اگر مخالفت ايشان منطقي است سعي در جبران آن كنيد و مردانه پا جلو بگذاريد.
ـ شما 25 سال داريد يعني جواني كه دوران احساسات تندش سپري شده و به مرحله پختگي بايد رسيده باشد، حال اعلام مي كنيد دختري بدون اينكه شما را ببيند آن هم دختري 17 ساله در اوج احساسات و مي فرماييد كه ايشان خيلي سهل الوصول است يعني شما را كه نديده ابراز محبت مي كند نمي تواند براي ديگران هم همين طور باشد پس مردانگي كنيدو با او صحبت كنيد و دست از او برداريد و اگر امكان دارد با بزرگتر هاي او صحبت كنيد. (اگر احساس نگراني براي او داريد).
ـ شما چطور به دختري علاقه داريد ونرد عشق با ديگري مي بازيد حق به برادردختر نمي دهيد كه با شما مخالفت كند.
ـ شما فردي احساساتي هستيد با اينكه جواني و مردي 25 ساله هستيد اين جوري در زندگي دچار نوسانات زيادي مي شويد مخالفت برادر دختر نبايد براي شما خيلي مسئله باشد شما در پي چيزي باشيد كه مي خواهيد به دست بياوريد آن هم از راه منطقي و حتما به دست مي آوريد.
ـ گفتم كه شما احساساتي هستيد همين است كه اين مسئله به قول خودتان شما را از پا در آورده است. شما به دختر علاقه داريد شايد واقعا قسمت شما نباشد شما چطور مي توانيد چيزي را كه به شما تعلق ندارد اين قدر به او دل ببنديد كه اين مي تواند عقلانه باشد. شما نميتوانيد به صرف اينكه از ماشين پژو خوشتان مي آيد عاشق ماشين پژو نمايشگاه نزديك منزلتان بشويد او به شما تعلق ندارد فقط مي توانيد از آن خوشتان بيايد بعد دنبال پول به دست آوردن و ... باشيد تا شايد متعلق به شما شود.
به هر حال اين پند را در گوش بگيريد عاقلانه انتخاب كنيد و عاشقانه زندگي كنيد.